به گزارش سینماپرس، در دورهای که سریالهای طنز ۹۰ شبی تلویزیون را قرق کرده بودند و همه برای دیدن آثار کارگردانهایی مثل مهران مدیری و مهران غفوریان سر و دست میشکستند، جدا از سازندگان این آثار، بازیگرانی که در این سریالها ایفای نقش میکردند هم از شهرت و محبوبیت بالایی برخوردار بودند. بازیگرانی که شاید در بین کمدینهای مطرح هنر هفتم جایگاه بالایی نداشتند، اما چهره و بازیشان به قدری برای مردم و مخاطبان میلیونی تلویزیون آشنا بود که به نوعی سلبریتیهای آن دوران بودند.
سریالهایی همچون «پاورچین»، «نقطه چین»، «زیر آسمان شهر» و «شبهای برره» بازیگرانی مثل محمد شیری، ملکه رنجبر، محمدرضا هدایتی، ساعد هدایتی، یوسف تیموری، مجید صالحی، کیومرث ملک مطیعی، وحید مهین دوست و سعید پیردوست و... همگی بازیگرانی بودند که یا با این سریالها خودشان را به مخاطبان سینما و تلویزیون معرفی کردند، یا بعد از سالها حضور در این عرصه بار دیگر نامشان سر زبانها افتاد. ساعد هدایتی یکی از آن بازیگرانی بود که شهرت امروزش را به واسطه بازی در این سریالهای طنز به دست آورد، بازیگری که با مهران مدیری در این حوزه دیده شد و تا سالها در اکثر کارهای او (حتی برای نقشها کوچک) حضور داشت. اما چند وقتی میشود که دیگر در کارهای مهران مدیری حضور ندارد و حتی نقش کوتاه تک قسمتی را هم در سریالها و آثار نمایشی او ایفا نمیکند. به همین بهانه گفتوگویی با این بازیگر تلویزیون انجام دادیم.
آنا: این روزها مشغول چه کاری هستید؟
هدایتی: هیچ! در خانه نشستم.
آنا: چرا؟
هدایتی: راستش را بخواهید به خاطر کرونا میترسم. در این یک سال و نیم پیشنهادات زیادی داشتم ولی سعی میکنم کمتر پیشنهادی را قبول کنم. باتوجه به اینکه بیماری زمینهای دارم، وقتی میبینم پروژهای واقعا شلوغ است، میترسم که آن را قبول کنم.
آنا: پس کرونا باعث شد با وسواس بیشتری کارها را انتخاب کنید؟
هدایتی: تصمیم گرفتم دلیلاش را به دوستان بگویم که واقعاً فعلاً نمیتوانم در کارها بازی کنم. اگر یک پروژه از نظر جمعیتی شلوغ باشد، باتوجه به اینکه خیلیها ماسکهای خود را برمیدارند، خطرناک است، من هم سن بالا و بیماری زمینهای دارم و ممکن است اتفاقی برایم رخ دهد.
آنا: سالها عادت داشتیم شما را در سریالهای طنز ۹۰ شبی تلویزیون ببینیم ولی الان مدتهاست از آن فضا فاصله گرفتهاید، چرا این اتفاق افتاد؟
هدایتی: بیشتر از ۱۵ سال از پخش سریال «شبهای برره» گذشته و در این مدت کارهای طنز فراوانی ساخته شده است، مثل آخرین نمونههای آن «هیولا» و «دراکولا» از آقای مدیری. که در آنها تصمیم گرفت ساختارش را تغییر دهد و به جای کار کردن با تیم قدیمی خودش، از بازیگران تئاتری و پیشکسوت استفاده کند، البته که دلایل خاص خودش را داشت. اما حرف من این است که در ۱۰-۱۵ سال گذشته اصلاً طنز نود شبی در تلویزیون دیدید که پخش شود و ما نباشیم!؟ ساختار سریال سازی عوض شده و دیگر همه به رسانهها اینترنتی و این طرف و آن طرف رفتند. آقای مدیری هم الان کارهای دیگری دارد؛ مثل مسابقه «دورهمی» یا بازی در فیلمهای سینمایی و سریالها، بنابراین فعلاً فرصت سریالسازی با آن حالت ۹۰ قسمتی وجود ندارد. مطمئن باشید اگر چنین شرایطی فراهم باشد همه بچههای تیم دوباره جمع میشوند و باز افتخار این را داریم که در خدمت مردم باشیم.
آنا: همانطور که خودتان اشاره کرده، حالا سالهاست که تلویزیون دیگر آن حس و حال خوب را به مخاطبانش نمیدهد و اتفاقات خوبی را در آن شاهد نیستیم. شما که خودتان روزهایی در در بطن این ماجرا بودید و خاطرهسازی میکردید، وقتی این شرایط را میبینید چه حس و حالی دارید؟
هدایتی: ما عاشق کارمان هستیم و افتخار میکنیم که بتوانیم حتی یک لبخند خیلی کوچک به گوشه لب هموطنانمان بیاوریم، منتها اگر فضا مناسب باشد. این روزها همه از لحاظ مالی مشکلاتی دارند، بیماری کرونا و مسائل دیگر هم به نوعی باعث شده همه افسرده شویم. به دلیل همهگیری کرونا همه خبرهای بدی میشنویم، روزانه چند صد نفر از هموطنانمان فوت میکنند، بنابراین نمیشود آن حال و هوا را داشته باشیم. چطور امکانش هست زمانی که عدهای به دلیل فوت بستگانشان عزادار هستند و برخی دیگر در حال دست و پنجه نرم کردن با این بیماری در خانه یا بیمارستاناند، ما بخواهیم مردم را بخندانیم؟ واقعا چنین چیزی سخت است. انشاالله که تزریق واکسن سراسری تا آخر سال به حدی برسد که مردم مقداری آرامتر شوند، دست کارگردانان هم بازتر شود تا بتوانیم مجددا مردم را بخندانیم.
آنا: این حرف شما درست است اما قبل از کرونا مثلاً در بین سالهای ۹۰ تا ۹۷ تلویزیون ما کمدی جذاب مثل دهههای قبل نداشت. به نظر میرسد کمدیسازی در تلویزیون ما به انحراف کشیده شده است.
هدایتی: این نکته مهم است که هر چیزی فضای خودش را میطلبد. مثلا «شبهای برره» از نظر من اسطوره تمام طنزهای تلویزیون است. در زمان پخش تأثیرگذاریاش در جامعه به قدری زیاد بود که هنوز هم مردم تکرارش را میبینند و لذت میبرند. اما امروز اگر آن سریال با همان حال و هوا پخش شود، شاید برای مردم جذابیت چندانی نداشته باشد. مگر اینکه ساختارش عوض شود. آن سالها کمدی ۹۰ شبی فضای خودش را میطلبیده و چون سال به سال ایدهها و نظرات آدمها فرق میکند، امسال نمیتوان همان کار را ساخت. بالاخره مردم هم چند سال بزرگتر میشوند، نظرات فرق میکند و به همین دلیل خیلی سخت است که آدم بخواهد سلیقه تمام افراد را جذب کند. بنابراین معتقدم «شبهای برره» یا «پاورچین» متعلق به زمان خودش بوده است و از طرف دیگر یکسریها رفتهاند به جای سریال، تلهفیلم میسازند تا پولشان زود برگردد. بنابراین همه چیز با هم قاطی شده است.
آنا: بعضیها هم که مثل مهران مدیری و رامبد جوان کلا به سمت برنامهسازی رفتهاند.
هدایتی: بله، سبک و سیاقها عوض شده. از نظر درخواستهایی که تهیهکنندهها و اسپانسرها از آنها داشتند، برایشان ساخت برنامههایی مثل «دورهمی» به صرفتر بوده است. یا اینکه خودشان بیشتر از اینکه بخواهند فیلمسازی کنند، ترجیح دادند در کارهای بزرگان سینما بازی کنند. نمیدانم شاید سنشان بالا رفته و دیگر آن حال و حوصله سابق را ندارند. اما ساخت سریال ۹۰ شبی دردسرهای بسیار زیادی دارد و واقعاً کارگردان را بیچاره میکند. برای یک پلان یا یک سکانس این آثار که میخواهیم چند ثانیه مردم را بخندانیم، بعضا یک هفته روی آن کار میکنیم و این خیلی سخت است.
آنا: مهران مدیری در این مدت سریال کمدی هم ساخت، برای کارهای آخرش مثل «دراکولا» و «هیولا» به شما پیشنهادی برای حضور ندادند؟
هدایتی: نه، اصلاً آن ساختار آن سریالها فرق میکرد. اصلا اینطور نبود که بخواهد بچههایش را کنار بگذارد و دعوت به همکاری نکند، بلکه ساختاری که برای آن قصه وجود داشت، میطلبید که افراد پیشکسوت و تئاتری در آن بازی کنند، نه ماها که جزء گروه طنز هستیم. آقای مدیری ما را برای فضای خودمان و چیزی که از ما در نظر مردم وجود دارد، استفاده میکند.
آنا: گلایههایی درباره طلبهایتان از سریالهای قبلی مطرح کرده بودید، این طلبها وصول شد؟
هدایتی: طلبها که وصول نشد اما همه به اشتباه فکر کردند که من از دوست عزیزم مهران گله کردهام، در صورتی که من مدیون مهران مدیری هستم و همه هم این را میدانند. اینجایی که امروز من هستم از شانههای ایشان بالا آمدهام. منظور من از آن گلایهها درباره تهیهکنندگانی بود که از اسم ما و کارهای آقای مدیری سوءاستفاده کردند و هنوز هم هیچ خبری از آنها نیست و نمیدانم دیگر اصلاً بعد از ۱۲ یا ۱۳ سال این بدهیها را پرداخت میکنند یا نه.
آنا: طلب شما چند میلیون تومان بود؟
هدایتی: آن زمان مثلاً اگر ما یک میلیون طلبکار بودیم، آن یک میلیون برابر با ۲۰ تا ۳۰ میلیون امروز است. یعنی اگر بخواهند بعد از این همه سال همان یک میلیون تومان را بدهند جز اینکه دو کیلو گوشت و چند خرید جزئی برای خانه بکنم کارکرد دیگری ندارد.
آنا: در چند سال اخیر شبکه نمایش خانگی در زمینه سریالسازی خیلی فعال شده به نوعی که تقریبا جور تلویزیون و سینما را هم میکشد و خیلی از هنرمندان سینمایی و تلویزیونی در آنجا فعالیت میکنند. به نظرتان این نقش پررنگ رسانههای اینترنتی اتفاق خوبی است؟
هدایتی: نکته اینجاست که تهیهکنندهها در حال حاضر به دنبال مسئله مالی هستند و زمانی که سرمایهای برای تولید یک کار میگذارند، میخواهند پولشان برگردد، به نظرم برای آنها فرقی نمیکند تلویزیون، سینما یا رسانههای اینترنتی باشد. آنها میخواهند پولشان برگردد حالا به هر طریقی که مخاطب پیدا کند. مخاطب اگر در سیدی و سوپرمارکت باشد، یا سینما و نمایش خانگی، من فروشم را میکنم. بنابراین نمیشود گفت این اتفاق خوب است یا بد یا رسانههای جدید در حال دور زدنِ سینما یا تلویزیون هستند. خلاصه کلام اینکه تهیهکنندگان میببیند کجا سود بیشتری دارد، چون آنها بیزینس میکنند.
آنا: یعنی بیشتر به دنبال پول هستند تا کار شاخص و جذب مخاطب و...؟
هدایتی: بله، همه که قصد ساختن کار فرهنگی ماندگار ندارند که به پول آن اهمیت ندهند و مثلا بگویند چیزی را ساختهام که اثرگذار باشد. تهیه کننده تجارت میکند. چهار هنرپیشه جمع میکند و کارش را میسازد. انگار که میخواهد چیزی را خرید و فروش کند، این هم همان حالت را دارد. برای پخش کار هم هر جایی که سود و پول بیشتری داد، همانجا را انتخاب میکند، یا علی مدد!
ارسال نظر